ســروش
۱۱ اکتوبر ۲۰۲۲
تداوم تبعات هفتم اکتوبر برای افغانستان و خلق ستمکش آن
دیرگاهیست که سیمای خلق ستمکش، بی حقوق و دربند ما محزون و غمبار است و این روز ها در تداوم جنایت امپریالیستی ــ ارتجاعی، انسان های مظلوم این سرزمین به جرم انسان بی حقوق و بی دفاع بودن در اکناف کشور توسط جلادان طالبی، جهادی، داعشی امپریالیسم به اشکال مختلف از هستی ساقط می شوند. عوامل این ستمگری، کشتار، جنایت و خیانت در حق کشور و مردم ما و مردمان منطقه توسط هیولای امپریالیسم و دسته های اهریمنی، گسترده است. از میان قدرت های امپریالیستی متجاوز، توسعه طلب و آزمند در این جنگ، کشتار، جنایت، خیانت و تاراج، نقش امپریالیست های اشغالگر دیروزی و غدار امروزی در حق مردمان افغانستان و منطقه، در رأس، امپریالیسم امریکا، اساسی است. در این مختصر و به مناسبت ۲۱مین سالگرد تجاوز امپریالیستی هفتم اکتوبر امریکا ــ ناتو، به این موضوع می پردازیم و پیامد های آن را با ایجاز در جریان تعویض مزوران مرور می کنیم.
در ادوار مختلف تاریخ جوامع طبقاتی و در تداوم آن عملکرد خونین و ویرانگر استعمار و امپریالیسم سرگذشت انسان های ستمدیده و دربند صحنه هائى از ماجراجوئي، اشغالگری، تجاوز، ستمگرى ها، آشفتگی ها، کشتار ها، خشونت ها، شکنجه ها، به بند کشیدن ها، ویرانی ها، مهاجرت ها اجباری و ناهنجاری های فراوانی توسط طبقات و نیرو های ستمگر حاکم بومی کشور ها و استعمار و امپریالیسم علیه بشریت معذب و تحت ستم، استثمار و تبعیض بوده است. مصاف ستمکشان با برده داران، با مالكان زمين، با سرمایه داران، با كشور گشايان، با فرمانروايان، با ثروتمندان، با ستمگران حاکم؛ با بنیادگرایان دینی و مذهبی، با تاجران مرگ (تروریستان و معامله گران مواد مخدر و مافیای بین المللی) و با حاکمان مستبد و مرتجع زورگوی اقلیت علیه اکثریت….
این همه جنایت ريشه در مالکیت خصوصی و بالاثر، در چند دستگى يا طبقه بندى هاى اجتماعی دارد كه در جريان اِعمال ستم طبقاتى، بشر را در چنبرۀ مناسبات غيرعادلانه پیچانده است. غلبۀ يك اقليت بر اكثريت از هنگامي آغاز يافته كه جامعه به طبقات منقسم شده و حاکمان اقليت و ستمگر با تملک خصوصی ثروت اجتماعی، اكثريت بی چیز و رنجبر را آماج تجاوز، ستم، استثمار و اميال آزمندانۀ خویش قرار داده اند. در ادوار مختلف تاریخ جوامع طبقاتی، در بر محور همین پاشنه چرخیده است و این موارد فوق هنجار این گونه جوامع بوده است.
اما در گام معینی از تکامل تاریخی انسان، استعمارگران و سپس امپریالیست های حریص به اشکال و ذرایع مختلف گلوی زحمتكشان را فشرده و خلق هاى تحت ستم را از حقوق حقۀ انسانى شان محروم ساخته و جهانی را در پی کسب ابرسود های خود اشغال و مردمان بومی کشور ها و سرزمین ها را به خاك و خون کشانده اند.
امپرياليسم غدار و قلدر امریکا و منادیان دموکراسی لیبرال و در کل نظام سرمایه داری ظالمانه تر از گذشته و با همان درنده خوئى مثل سابق به نام جهانی سازى به سرعت دارند بشريت را به نابودى مى كشانند، به کشور ها و خلق های ستمدیده لشکر کشی می کنند، آتش و خون می آفریند و جنگ های تجاوزی، رقابتی و نیابتی را گسترش می دهند. امروز جنگ افروزی امپریالیسم جهانی در مقایسه با دوران "جنگ سرد" به چندين برابر افزايش يافته است. هزینه های جنگ های نیابتی تحمیلی در گذشته و حال از مدرک استثمار نیروی کار زحمتکشان و غارت داشته های خلق ها و کشور های مستعمره و نیمه مستعمرۀ تحت ستم تأمین می شود. امپریالیسم، با سرمایۀ مالی اش، با ماشین جنگی اش و مزدوران مرتجعش از قماش القاعده، طالبان، داعش، النصره و... هر روز با تجاوزات عریان غیرمستقیم و مستقیم، در كشور هاى اوراسیا ( اوکراین )، آسيا، (فلسطین، افغانستان، سوریه، عراق، یمن و لبنان و...) و در افريقا، انگولا، اریتره، اوگاندا، لیبیا، زمبابوی، مالی، زامبیا، کانگو و در امریکای لاتین تجاوز، تاراجگری و خشونت می کند.
در غارت ثروت خلق ها و جنگ افروزی و توسعه جوئی اقتصادی و نظامی و قتل عام خلق هاى بي گناه علاوه بر امريكا و همپیمانان ناتوئی اش، میراث خواران سوسیال امپریالیسم در کرملن نیز شریک اند. پوتین متجاوز که ماه هاست خلق اوکراین را به خاک و خون کشانده و به کشور شان تجاوز کرده است. جنايتكاران و حاكمان چين و روسیۀ امپریالیستی و دول نوظهور مرتجع منطقه در نقش مویدان فاشیست های طالب با دخالت های نظامى، استخباراتی و فنی ــ اطلاعاتی شان، به طور قابل ملاحظه به خصوص در کشور ما و سائر کشور های پیرامونی افزايش يافته است .
در حقيقت بعد از فرار قشون ناکام متجاوز ناتو از کشور اشغال شدۀ ما، تعرضات امپریالیسم امریکا در اشکال مداخله و اشغالگرى مستقيم بر سرنوشت خلق هاى بیدفاع ما، کارد را تا استخوان خلق مظلوم ما فرو برده و هر روز از آدرس آی اس ای با حیله و نیرنگ جلادانی را به جان مردم بی دفاع ما می تراشد و بر سریر قدرت نظام پوشالی می نشاند. امپریالیست های غربی با اتخاذ و پیشبرد سیاست های تفرقه افکنانه در عرصه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، قومی و مذهبی؛ شكافى را بین خلق اسیر کشور مورد تهاجم خود ایجاد می کنند که باعث بروز تضاد های نژادی، قومی، زبانی، سمتی، مذهبی و... می شود. چهار دهه به این طرف در میهن ما و کشور های منطقه این مداخلات بی شرمانه و تجاوزات عریان ادامه داشته است. در عین حال تضاد هاى امپرياليست ها بر سر تقسيم ثروت هاى ملل بيشتر از پيش حاد شده است كه منجر به رقابت هاى مزید تسليحاتى بين امپرياليست ها، جنگ افروزی و جنگ ها و رقابت منطقه ئی برای به دست آوردن غنايم كشور هاى اسیر و کنترول زمین و فضای کشور ها شده است.
در کشور ما امپریالیسم اشغالگر با تعویض مهره های سوخته که در سلاخی انسان ها، جنایت و خیانت شهره آفاق اند، به تکرار از هفتم اکتبر ۲۰۰۱ تا همین اکنون نتوانسته خشم خلق ما را فرو نشانند و ملت ما را سرکوب کند، بلکی توانسته است ناامنى، گرسنگی، بیکاری و سائر محرومیت ها و مصیبت های خلق کشور ما را تشدید کرده و زمینه ساز تدارک برای تخاصمات و جنگ های مزید نیابتی منطقه ئی و تخریب بیشتر سرزمین ما و ملل دربند همراه با بحرانی ساختن وضع محیط زیست در افغانستان، منطقه و جهان شده است .
امروز ما شاهد تقابل خونین و تدارک برای جنگ های تجاوزکارانه مستقیم قدرت ها و ائتلاف های امپریالیستی در بسا ملل جهان هستیم که به طور فزاینده با صدور سرمايه، كالا و تکنولوژی مخرب، همراه با صدور (تروریسم ، مواد مخدر، بنیاد گرائی اسلامی، ارتجاع دینی و مذهبی) برای سر زدن انسانی ها بی دفاع کشور ها اتفاق می افتد. امپریالیسم، سرمایه و شبکه های تجارتی اش انسان را به شکل کالای جنسى به شمول مواد مخدر به راحتى از تمام مرز هاى كشور هاى تحت سلطۀ مستعمره و نيمه مستعمره ، توسط مافیا، سازمان های اطلاعاتی، شبكه ها و باند هاى مافیائی با هزار و یک نیرنگ عبور می دهد. سود آفرینی منطق این کار است. قرار گزارش های رسانه های معتبر سالانه میلیارد ها دالر از این بابت بر سرمایۀ مافیائی افزوده می شود. این جنایت کماکان ادامه دارد. این یغماگران در سایۀ جنگ و ناامنی برنامه ریزی شده در کشور ها دست به غارت و چپاول می زنند. امروزه هر یکی از قدرت های بزرگ امپریالیستی به گونۀ ملموس و محسوس در نقش اربابان جهان با چنين ابزار ها، رؤیای رسیدن به اهداف درازمدت خویش يعنى سلطۀ بی رقیب سرمایۀ مالی را بر جهان در سر مى پرورانند.
امپریالیسم راه برون رفت از بحران هاى اقتصادى و اجتماعی را در جنگ افروزی، صدور سلاح و ويرانى و قتل و كشتار خلق ها و سركوبى آزاديخواهان و انقلابيون و زحمتكشان می جوید. امپریالیسم در پی سلطه بر جهان به تدارك جنگ هاى بى پايان مستقیم، غیر مستقیم یا نيابتى با هماپيمانش، با ابزار قتاله اش، با سازمان هاى جهنمى خود ساخته اش چون سازمان ملل و ضمایم آن، سازمان امنيت بين المللى، حقوق بشر و... مصروف نابودی بشریت و طبیعت و برهم زدن وحدت میان انسان و طبیعت است. به همین دلیل است که امپریالیسم جنگ افروز ی را فقط برای سود جوئی خود مطرح می کند، و در برنامه ها و اهداف غارتگرانه اش، حق حیات انسان، حقوق بشر، کرامت انسانی و زندگی انسانی خبری نیست. با شعار های دموکراسی لیبرال، حقوق بشر و سائر شعار های دروغین و فریبنده، همواره برای اغواء و گمراه ساختن مردمان کشور های تحت سلطه شان از آن استفاده کرده و می کنند.
امپریالیست های متجاوز و قاتل امریکا ــ ناتو در افغانستان بیست سال با تجاوز و اشغالگری هر آنچه در توان داشتند، با ابزار و روش های مختلف نظامی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اطلاعاتی خواستند مردم ما را با نظام های ذاتاً فاسد و پوشالی مزدور با ترکیب مزدوران جهادی، جنگ سالار و تکنوکرات و به ویژه فاشیست های افراطی مذهبی "مجاهد و طالب" و با دموکراسی و شریعت اغواء کرده و سرکوب کنند که با دریغ این جریان با تعویض مهره های خسته و ناکارآمد با خون آشامان طالب، هنوز هم ادامه دارد؛ گاهی دموکراسی کذائی و زمانی خشن ترین نسخۀ شریعت.
این تنها کشور ما نیست. هیچ جائی از این جهان بزرگ از شر جنگ افروزی، تجاوز، تروریسم دولتی، کشتار و تروریست پروری امپریالیسم سلطه گر امریکا و شرکاء در امان نیست. امپرياليسم متجاوز امريكا و شرکاى جرمش برای تحقق مقاصد غارتگرانۀ شان دست به هر عمل خصمانه علیه کشور ما زده و می زند و جنایات نابخشودنی عليه بشريت و طبیعت انجام میدهد و با حرص و آز بی پایان با پوشش دموكراسى قلابى و تحمیل هزاران مصيبت، فقر، بيكارى، تبعيض طبقاتى، تبعيض نژادى و جنسیتی، جنگ، ويرانى، کشتار و ستم را با ماشین جنگی ويرانگرش همراه با قتل عام، نسل کشی ها و غارت بر مهین ما و ملل جهان تحمیل کرده است. همین امپریالیسم جهانخوار از طریق شبکۀ های تروریستی، نظامی و مالی اش در کشور ما و اکثر کشور های جهان به گونۀ مستقیم و غیرمستقیم حضور دارد و قتل، غارت و جنایت می کند .
دیریست که امپریالیسم جهانی در رأس امریکای جنایت گستر با تحمیل سیاست مخرب نئوليبراليسم بر زحمتکشان تحت ستم و استثمار کشور ما، بر کشور ها، دول، سازمان های اقتصادی و خلق های جهان؛ با پیشتوانۀ قدرت اقتصادی و نظامی، ترور، وحشت و بربريت؛ با تقویت تروریسم و افراطیت؛ با هولناك ترين وحشت و جنايت ضد بشرى؛ آشكارا با خلق های جهان رسماً و عملاً اعلام جنگ داده است.
از کودتای ننگین هفت ثور پنجاه و هفت تا همین اکنون مزدوران و ستمگران چهار دهل اخیر از باند های جلاد "خلق و پرچم" تا جهادی ها، سران ملیشیا و مزدوران وارداتی تا طالب و داعش بر این کشور خیانت و بر خلق آن ستم و جنایت کرده اند. چهل و سه سال است که خلق پابرهنه ما در آتش جنگ های تجاوزکارانه و نیابتی مزدوران دول استعمارگر غرب و شرق جان می دهد و به امر امپریالیسم، نظام های برده منش و مزدور یکی پشت دیگری تعویض می شوند، جای عوض می کنند و بنا به دستور اربابان شان متحدانه دست به سلاخی می زنند. این ستمگران بومی چهار دهه و اند اخیر تاریخ کشور ما با غارت و ترور، انتحار و اختطاف، تجاوز به مال و جان مردم ستمکش ما میلیون افغان را از هستی ساقط ساخته و میلیون های دیگر را معلول، زخمی و آواره ساخته اند و خود در زیر پای استعمار و امپریالیسم صاحب مال و منال و قصر ها و ویلا ها شدند.
در هر نوبت و پس از هر تعویض، همین ستم گستران قلدر در ازای خدمت به متجاوزان و اشغالگران با حمایت مالی دول درگیر امپریالیستی در هر شرایط از ترس محاکمه خلق افغانستان حفاظت می شوند. هر بار با هر هجوم و لشکر کشی سپاه متجاوزان و یا هم با تعویض و دست به دست شدن قدرت پوشالی، مهره های سوخته شان وحشت زده و هراسان از انتقام مظلومان چه در پایان تجاوز سوسیال امپریالیسم روسی و چه در زمان لشکرکشی امپریالیسم امریکا ــ ناتو خود را در حالت ذلت و زبونی زیر پای اربابان شان انداختند. حتماً وطنداران صحنۀ نمایشی توأم با ذلت و خواری خائنانی مثل سپنتا و حنیف اتمر را با چند خائن خائف دیگر در گوشۀ ویران میدان هوائی کابل با چهره های کریۀ گرد آلود را در انتظار دردناک طیاره دیده اند. چه منظرۀ دیدنی! این سرنوشت همه مزدوران، خائنان و جبارانی است که به دشمن متجاوز خدمت، به میهن خیانت و به هم میهن ستم کرده اند.
همین جلادان "خلق و پرچم" و سلاخان جهادی و طالبی و حاکمیت دزدان و چپاولگران جهادی ــ ملیشیائی ــ تکنوکرات های وارداتی؛ از پایدو ها تا شاخدار های ارگ غلامان؛ از مزدوران "جامعۀ مدنی" تا سران و افراد مورد اعتماد باند های تسلیم طلبان خیانت پیشه یکایک به اروپا، امریکای شمالی و سائر کشور های مغرض امپریالیستی پذیرفته شده اند و بدون تشویش از بازپرسی مردم و تاریخ در کمال آرامش و آسایش زندگی می کنند و نوالۀ شان در آخور استخبارات دولت های امپریالیستی ــ ارتجاعی حواله است، اسپ شان در کمند و نان شان در کارخانه.
این خلق مظلوم و ستمکش افغانستان است که بعد از پشت سر گذاشتن قربانی های فروان، درد و رنج، باز هم در گرو نوع دیگری از مزدوران شریعتمدار امپریالیسم مثل باند تروریستی طالبان، داعش و مافیای مواد مخدر با نام قوم، قبیله، مذهب، زبان، توسط جلادان تربیت یافته سازمان های جاسوسی امریکا، پاکستان، ایران و… قربانی شده و جان می کنند.
جمعی از کوتوله های جهادی نظام پوشالی منحلۀ غنی و عبدالله در کشور های امپریالیستی و یا هم کشور های تحت سلط امپریالیسم که میزبان شان بوده و هستند، با ناز و نعمت با بوق و کرنا ابراز موجودیت کرده و سهم خود از قدرت پوشالی را در کنار طالب می خواهند. این جماعت منافق جهادی دیروز و سنگر گرفته در پشت اقوام معین کشور، کماکان برای تفرقه و تبعیض نژادی، مذهبی، زبانی و ملیتی همچنان وظایف شان را در پیشگاه اربابان شان در نابودی هم میهنان درد کشیده ما صادقه انجام داده ، و به درگاه امپریالیسم لمیده و گوش به فرمان منتظر آتش افروختن و شعله ور ساختن و تشدید جنگ های نیابتی هستند. همین باند های فراری تبهکار مزدور و مرتجع جهادی ــ قومی با سائر بقایای رژیم ساقط شدۀ غنی پس از فرار سپاه امپریالیست های متجاوز در مسابقۀ قدرت با برادران هم کیش و همسرشت طالبی شان کشور و مردم ستمدیدۀ ما را در آستانۀ نابودی مطلق فرو برده اند .
این روز ها به ادامۀ گذشته، مادر میهن شاهد ریختن خون و تکه پاره شدن فرزندانش بوده و عزادار است. دلیلش این است که طی چند روز اخیر موجی تازه از خون و خشونت پیهمِ خفاشان و خون آشامان نظام دار تازیانه صد ها خانواده را از ملیت برادر هزاره ما به ماتم نشانده است. باز هم مردم گرسنه، پابرهنه و به خون خفتۀ ما در غم و ماتم فرزندان برومند و آرزومند شان به جرم هزاره بودن، زن/دانشجو بودن و یا داشتن عقاید و تعلق خونی ــ قومی خاص، در کابل، مزارشریف، قندوز، بغلان، هرات و سائر شهر ها، غرقه در خون ساختند. این رویداد های خونین اخیر در کشور با هدف حمله بر اهداف معین قومی و زن ستیزی به دلائل شوونیستی، فاشیستی، نژادپرستی، برتری جوئی مذهبی ــ ایدئولوژیک و گروهی ــ قومی توسط فاشیست های طالبانی، از مصادیق "نسل کشی" توسط این باندیست ها است که مستلزم مستند سازی مستقلانۀ حقوقی است که دامنۀ بحث روی آن وسیع تر از این مقال است.
این بود محصول اشغال کشور ما در بیست سال گذشته که امپریالیسم جهانخوار هست و بود خلق ما را به یغما برد و آخر کار در موقعیت نیمه مستعمراتی کشور ما، زمام امور و مقدرات جمعی مردم ستمدیدۀ ما را یک بار دیگر به دست مزدوران جلاد، فاشیست، شوونیست و تمامیت خواه طالبی اش سپرد تا با ایجاد فضای تار در کشور، در تاریکی جنایت و انکار کنند.
به قدرت و بر اریکۀ امارت نشاندن طالبان و وحشت و دهشت نوع هیتلری آنان در حق زنان و مردان تحت ستم افغانستان، نه اولش است و نه آخرش. به رغم جا به جائی و آمدن و رفتن مرتجعان؛ این مردم اند که جاودانی بوده و کماکان زنجیر های ستم بر دست و پای زحمتکشان کشور سنگینی می کند. این زنجیر ستم، فقط توسط خود ستمدیدگان به زنجیر جبر بسته و با آگاهی، انسجام و مبارزۀ آگاهانه و متحدانۀ شان پاره می شود و ستمکاران به جایگاه بایستۀ شان تقرب می یابند. به غیر از به پا ایستادن جمعی، روزنۀ نجات دیگری برای اجتناب از تن دادن ذلتبار ستمکشان به ستم و نگهداری ستمکار، فراروی ستمدیدگان کشور کشوده نشده است.